نامه ای به او



کجای این جنگل شب

پنهون میشی خورشیدکم

پشت کدوم سد سکوت

پر میکشی چکاوکم


چرا به من شک میکنی

من که منم برای تو

لبریزم از عشق تو و

سرشارم از هوای تو


دست کدوم غزل بدم

نبض دل عاشقمو

پشت کدوم بهانه باز

پنهون کنم هق هقمو


گزیه نمیکنم نرو

آه نمیکشم بشین

حرف نمیزنم بمون

بغض نمیکنم ببین


سفر نکن خورشیدکم

ترک نکن منو نرو

نبودنت مرگ منه

راهی این سفر نشو


نذار که عشق منو تو

اینجا به آخر برسه

بری توو مرگ من از

رفتن تو سر برسه


گریه نمیکنم نرو

آه نمیکشم بشین

حرف نمیزنم بمون

بغض نمیکنم ببین


نوازشم کن و ببین

عشق میریزه از صدام

صدام کن و ببین که باز

غنچه میدن ترانه هام


اگر چه من به چشم تو

کمم قدیمیم گمم

آتشفشان عشقم و

دریای پر تلاطمم


گریه نمیکنم نرو

آه نمیکشم بشین

حرف نمیزنم بمون

بغض نمیکنم ببین


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

داستان هایی از دست سازها تیپ۶۳ نسبت ۱/۱۰ انتخاب دامنه و هاست مناسب بازرگانی شریعتی آموزشگاه عفت و معراج خوی سازنده لوله پلیکا خاص ترین و جذابترین رایحه های عطر و ادکلن سریع پرداخت هربان مدل های مختلف مانتو و خرید مانتو